امام خمینی و تقابل با ظاهرگرایی دینی

امام خمینی به عنوان یک فقیهِ عارف در بسیاری از آثار خود، چه کتبی و چه شفاهی نسبت ظاهرگرایی و تعصب دینی هشدار داده و این طریقه را، اغوا و فریب شیطان می‌داند.

به گزارش خبرنگار حوزه اندیشه خبر ساز، رویکرد ظاهرگرای دینی، سابقه‌ای طولانی در جامعه اسلامی دارد و موجب ایجاد سوتفاهمات بسیار و انحرافات گسترده در بین مسلمانان شده است. از بین بردن علم اخلاق اسلامی با دشمنی با عرفان، فراگیری تعصبات تکفیری با طرد تعقل و فلسفه، به‌ و جود آمدن گروه‌هایی مثل داعش و القاعده، همگی محصول رویکرد ظاهرگرایی است که خود را محدود در نصوص کرده است.

علمای شیعه و بزرگان مکتب اهل‌بیت نظیر شیخ بهایی، فیض کاشانی، محمدتقی مجلسی، ملاصدرا، امام خمینی و... همواره نسبت به جریانات ظاهرگرایی حساسیت نشان دادند و سعی کردند وجه عقلانی و عرفانی دین را در کنار وجه نص‌گرایی آن تقویت کنند. در ادامه به رویکرد حضرت امام خمینی در این‌باره می‌پردازیم.

امام خمینی همواره از ناحیه عالمان ظاهرگرا و مخالف حکمت و عرفان آزرده خاطر بود. ایشان مکرراً در آثار خود به آسیب شناسی ظاهرگرایی دینی که به تکفیر و آزار اهل حکمت و معرفت منجر می‌شود، پرداخته است. در آثاری نظیر «شرح چهل حدیث»، «مصباح‌الهدایة»، «منشور روحانیت» و... امام خمینی نقد شدیدی نسبت به علمای متعصب و نص‌بسنده دارد.

البته از سوی دیگر، امام امت مدعیان تصوف و حکمت که برای مجلس آرایی و جاه‌طلبی، بدون آن‌که حقیقتاً طی طریق کرده و از دقایق سیر و سلوک الی الله مطلع باشند و اشراف بر علوم عقلی پیدا کنند، به تندی انتقاد می‌کند. در این مجال اندکی سعی داریم به استناد مطالبی از آثار ایشان، دیدگاه آن بزرگوار درباره آفات ظاهرگرایی دینی را بررسی کنیم.

شیاطین الی‌الله و خارهای راه انسانیت

امام خمینی با اشاره به کسانی که به ابعاد باطنی و قلبی عبادات غافل هستند و مردم را به «صورت محض» و صرف ظاهر عبادات دعوت می‌کنند، می‌گوید: «کسانی‌که دعوت به صورت محض می‌کنند و مردم را از آداب باطنیّه باز می‌دارند و می‌گویند شریعت را جز این صورت و قشر معنی و حقیقتی نیست، شیاطین طریق الی‌‌الله و خارهای راه انسانیّت‌اند و از شرّ آنها باید به خدای‌تعالی پناه برد که نور فطرت‌الله‌ را که‌ نور معرفت ‌و‌ توحید‌ و‌ ولایت و دیگر معارف است در انسان منطفی (خاموش) می‌کنند و حجاب‌های تقلید و جهالت و عادت و اوهام را به روی آن می‌کشند و بندگان خدای تعالی را از عکوف (رو آوردن) به درگاه او و وصول به جمال جمیل او بازمی‌دارند و سدّ طریق معارف می‌نمایند و قلوب صافی بی‌آلایش بندگان خدا را که حق تعالی با دست جمال و جلال خود تخم معرفت در خمیره آنها پنهان فرموده و انبیاء عظام و کتب آسمانی را فرستاده برای تربیت و تنمیه آن، به دنیا و زخارف آن و جهات مادّی و جسمانی و عوارض آن متوجه می‌کنند و از روحانیّات و سعادات عقلیه منصرف می‌کنند.»

دلخوشان به مادی‌گری در بهشت!

امام خمینی به این موضوع اشاره دارد که هدف و غایت ارسال رسل و انبیا توجه به باطن بوده تا از این طریق انسان به خود‌شناسی و به‌تبع آن به خدا برسد. ایشان از طرفی تأکید دارد که علمای ظاهرگرا تنها به نعمات اخروی و مأکولات و مشتهیات بهشتی دل خوش کرده‌اند. این موضوع شبیه به همان چیزی است که «ملاصدرا» در رساله «سه اصل» خود بدان می‌پردازد.

امام خمینی می‌گوید: «اینها گمان کنند که حق تعالی این همه بسط بساط رحمت فرموده و با این همه تشریفات کتاب‌ها نازل فرموده و ملائکة الله معظم فرو فرستاده و انبیاء عظام مأمور فرموده برای اداره کردن بطن و فرج، غایت معارفشان این است که بطن و فرج را در دنیا حفظ کن تا به شهوات آن در آخرت برسی. آن قدری که اهمیت به جماع ۵۰۰ساله می‌دهند به توحید و نبوّات نمی‌دهند؛ و تمام معارف را مقدمه تعمیر بطن و فرج می‌دانند. و اگر حکیمی الهی یا عارفی ربّانی به روی بندگان خدا بخواهد دری از رحمت باز کند و ورقی از حکمت الهی بخواند، از هیچ نسبت و بدگویی و فحش و تکفیری به او خودداری نمی‌کنند.»

فریب خوردگان شیطان

امام در کتاب «شرح حدیث جنود عقل و جهل» با طرح اهمیت بعد باطنی در عبادات، مناسک و احکام شرعی به خطر ظاهرگرایی اشاره کرده و می‌نویسد: مثلاً کسانی که اهل مناسک و عبادت ظاهریّه هستند و شدت مبالات و اعتناء به آن دارند، شیطان، عبادات صوریِّه را در نظر آنها جلوه دهد، و همه کمالات را در نظر آنها منحصر و مقصور در همان عبادات و مناسک ظاهریّه کند و دیگر کمالات و معارف را از نظر آنها بیندازد، بلکه آنها را نسبت به آنها و صاحبان آنها بدبین کند، پس صاحبان معارف را در نظر آنها مرمیّ به الحاد و زندقه و صاحبان اخلاق فاضله و ریاضات نفسیّه را مرمیّ به تصوف و امثال آن کند و آن بیچارگان بی‌خبر را سال‌ها در صورت عبادات محبوس کند و به زنجیرهای محکم تدلیس و وسواس خود، آنها را ببندد؛ و از این جهت، می‌بینیم که در بعضی از آنها، عبادات به عکس نتیجه دهد. نماز که حقیقت تواضع و تخشّع است و لُبّ آن ترک خودی و سفر الی الله و معراج مؤمن است در بعض آنها اعجاب و کبر و خود بینی و خودفروشی نتیجه دهد.»

انتهای پیام/

بیشتر بخوانید